نقدی بر تئاتر “در این مکان و در این زمان”

چراغ‌های سالن خاموش شد و صحنه روشن. زن و مرد میان‌سالی روی دو صندلی روبروی ما نشستند و در پشت آنها روی پرده فیلمی پخش می‌‌شد که جاده را نشان می‌داد. فیلم از داخل ماشین گرفته شده بود و قاعدتا قرار بوده ترکیب اجرای زنده و آن فیلمِ ضبط شده، تصویر زن و مردی در ماشینِ در حال حرکت را به ما القا کند اما متأسفانه به این نکته توجه نشده بود که در ماشینی که در سمت راست جاده در حال حرکت است مسافران باید پشت به ما نشسته باشند.

نیلوفر بیضایی تئاتر “در این مکان و در این زمان” را از کنار هم گذاشتن چند داستان کوتاه و بخشی از یک رمان نوشته‌ی مهشید امیرشاهی ساخته است. ایشان می‌گویند که این نمایش ادای دینی به نویسنده‌ای است که آن‌طور که شایسته اوست دیده نشده.
هر کدام از داستان ها، قصه‌ی زنی را می‌گویند که از نظام مردسالارانه‌ی حاکم چه در جامعه چه در خانواده آسیب می‌بیند. کتک می‌خورد، پیشنهاد بی‌شرمانه می‌شنود. دیگران برای او تصمیم می‌گیرند. در نظام آموزشی خفه‌شدن را به او آموزش می‌هند و حتی وقتی بعد از انقلابی که خودش هم در آن سهمی داشته – حتی اگر از روی هیجان- می‌خواهد زندگی کند تغییرها اول -و شاید فقط- دامن او را می‌گیرند.
تعدد قصه انتخاب هوشمندانه‌ای‌ست. ظلم و تبعیض مختص قشر خاصی از جامعه نیست. فرنگ رفته‌ها، وزرا، معمولی‌ها، طاغوت‌چی و حزب‌اللهی‌ها همه خود را مالک زن می‌دانند. اما روایت ۵ قصه در کمتر از ۹۰ دقیقه نمایش را شلوغ و آشفته می‌کند. همه‌چیز را می‌گوید ولی ناتمام. تماشاچی بعد از اتمام نمایش ممکن است بیشتر آشفته باشد تا متأثر.
یکی از نقاط قوت نمایش بازی‌های خوب است. تمام بازیگران مسلط و حرفه‌ای بازی می‌کنند و بین نقش‌ها به خوبی جابه‌جا می‌شوند و فضای قصه را قابل‌باور می‌کنند.

ایده‌ی نمایش برای زنِ ایرانی حتما که جذاب است. ما از این‌که آن‌چه بر سرمان آمده را کسی به جایمان فریاد بزند خوشمان می‌آید و دست می‌زنیم و هورا می‌کشیم. مبارزه شکل‌های مختلفی دارد که همه‌ی آن‌ها قابل ستایش‌اند. زنی در بی‌بی‌سی در اعتراض به نابرابری حقوق زنان استعفا می‌دهد. مهشید امیرشاهی می‌نویسد. دختری در خیابان انقلاب روسریش را سر چوب می‌زند.نسرین ستوده در دفاع از حقوق موکلش زندان را به جان می‌خرد. نیلوفر بیضایی قصه‌ها را روی صحنه می‌برد و کارش دست کمی از بقیه ندارد. فقط شاید چون سر فرصت و بی‌استرس به تماشای کارش می‌نشینیم خطاها را می‌بینیم و قضاوت می‌کنیم وگرنه در تاثیر مثبت کار شکی نیست و اگر امکان دیدنش را دارید پیشنهاد می‌کنم خودتان را مهمان تماشای تلاش برای رسیدن به حقوق برابر کنید.